در یک پایگاه مرزی متروکه، سارا و پسرش دوین که به دنبال راهنمایی می گردند تا در مسیر خطرناک به سمت غرب آن ها را هدایت کند، با افراد جدیدی مواجه می شوند.
رویارویی ترسناک باعث غافلگیر شدن همراهان سارا می شود. جیکوب که به شدت مجروح شده، برای پیدا کردن آبیش گروهی را تشکیل می دهد. آیزاک دوباره با گذشته اش ارتباط برقرار می کند.
جیکوب هنگام دنبال یک سرنخ، به شکارچیای که برای جایزه در جستجو سارا است ملحق میشود. بریگهام یانگ سوار بر اسب وارد فورت بریجر میشود. سارا، دیوین و اسحاق با شیطان رو در رو میشوند.
پر سرخ سوگند یاد میکند که مبارزه کند. جیکوب بر اساس حدس و گمان هایش عمل می کند و آبیش خبر شوکه کننده ای می شنود. در مسیر رسیدن به کروکس اسپرینگز، شرایط جوی بسیار سخت می شود.
با بدتر شدن وضعیت پای دوین، سارا با تصمیم ترسناکی روبرو می شود. برایام یانگ به بریجر پیشنهادی می دهد. آبیش هشدار جدیای به شوشون ها می دهد.
علارغم تمام خطرات پیش رو، آیزاک برای نجات سارا راهی می شود. جستجوی جیکوب به دنبال آبیش به پایان می رسد. بریجر پیش از خداحافظی جشن می گیرد.
تمامی حقوق مادی و معنوی محتوای ارائه شده برای پلتفرم مایاوا محفوظ می باشد.